.

.

Monday, February 24, 2014

خودکشی یک جوان همجنس‌گرا در آذربایجان

یک جوان ۲۰ ساله همجنسگرا به نام عیسی چاخمارلی که عضو فعال یک گروه از دگرباشان جنسی بود، روز دوم بهمن‌ماه (۲۲ ژانویه) در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، خودکشی کرد.
عیسی چاخمارلیاین جوان با پارچه‌ای به رنگ‌های رنگین‌کمان، نماد همجنسگرایان، خود را به دار آویخت و در یادداشتی که از خود به جای گذاشت نوشت: “در این جهان جای کافی برای رنگ‌های من نیست. بدرود.”
عیسی چاخمارلی در صفحه فیس‌بوک خود نوشته است: “شما را ترک می‌کنم. این کشور و این جهان جای من نیست.”
وی افزوده است: “اکنون خوشبختم. به مادرم بگویید تو را خیلی دوست دارم. همه شما را مسئول مرگ خود می‌دانم.”
ویدئویی بر روی اینترنت منتشر شده که در آن پزشکان را در حال تلاش برای زنده نگاه داشتن عیسی چاخمارلی نشان می‌دهد. در پسزمینه تصویر دوستان عیسی در حال گریستن‌اند و پارچه پاره شده به رنگ رنگین‌کمان از سقف آویزان است.
در یک فیلم ویدئویی که ظاهرا سال گذشته فیلمبرداری شده، عیسی چاخمارلی می‌گوید فعالان دگرباش آذربایجان در کشوری فعالیت می‌کنند که مسلمان است، به‌شدت با همجنسگرایان مخالفت می‌شود و بسیاری از دگرباشان جنسی نمی‌توانند کار پیدا کنند.
به‌گفته وی ۹۰ درصد دگرباشان جنسی در آذربایجان مجبورند در محیط بسته باقی بمانند.
عیسی چاخمارلی در این فیلم همچنین می‌گوید خانواده وی نیز نتوانسته‌اند جنسیت او را بپذیرند.
وی ادامه می‌دهد: “با این‌که روان‌شناسان موضوع را به خانواده‌ام توضیح داده‌اند اما آن‌ها باز هم معتقدند که من مریض هستم.”
این جوان همجنسگرا در این فیلم بیشترین عامل خودکشی دگرباشان جنسی را خانواده‌های آن‌ها دانسته است.
عیسی چاخمارلی در بخش دیگری از این فیلم  آرزو کرده است که افراد جامعه مغرضانه برخورد نکنند و پیش از ابراز نفرت از همجنسگرایی، در مورد آن بر روی اینترنت بخوانند و یاد بگیرند.
وی گفته است: “من می‌خواهم دگرباشان جنسی شجاع باشند. من جدا از خانواده خود، در خانه خودم زندگی می‌کنم. کار خودم را دارم و همه کارهایم را خود انجام می‌دهم. اگر بخواهید شما نیز می‌توانید به آن دست یابید.”


Isa Shakhmarli
Isa Shakhmarli
Isa Shakhmarli
Isa Shakhmarli

از این بیراهۀ تردید  ...  از این بن بست میترسم
من از حسی که بین ما  ...  هنوز هم هست میترسم
ته این راه روشن نیست  ...  منم مثل تو می دونم
نگو باید برید از عشق  ...  نه می تونی نه می تونم
نه می تونیم برگردیم  ...  نه رد شیم ازتو این بن بست
منم میدونم این احساس  ...  نباید باشه اما هست

دارم می ترسم از خوابی  ...  که شاید هر دومون دییدیم
از اینکه هر دومون با هم  ...  خلاف کعبه چرخیدیم
واسه کندن از این برزخ  ...  گریزی غیر دنیا نیست
نمیدونم ولی شاید  ...  بهشت اندازه ما نیست

ته این راه روشن نیست  ...  منم مثل تو می دونم

نگو باید برید از عشق  ...  نه می تونی نه می تونم

نه می تونیم برگردیم  ...  نه رد شیم ازتو این بن بست

منم میدونم این احساس  ...  نباید باشه اما هست

 

متن بالا آخرین کلیپی است که خانم گوگوش برای همجنسگرا ها خوانده اند.

راستش ورود به این حیطه از طرف یک ستاره واقعا" نشان دهنده دغدغه ایشان است.

و به گوش خودم شنیدم که چند نفر گفتند نظرشان راجع به همجنسگرا ها عوض شده.

راستش تشکر واژه کوچکی است برای کار بزرگ ایشان.و راستش هنوز گیجم.و بلاتکلیف


Sunday, February 23, 2014

آزادی



تعریف من از جامعه آزاد جایی‌ست که اگر کسی نخواهد همرنگ جماعت شود ، در امنیت باشد .

" آدلای استیونسون "

بازداشت فعال حقوق همجنسگرایان در المپیک پارک سوشی.


بازداشت Vladimir Luxuria فعال حقوق همجنسگرایان  در المپیک پارک سوشی.
این قانونگزار و عضو سابق پارلمان ایتالیا و مبارز مشهور برای حقوق فراجنسیتی که بک تراجنسگرا است در حالی که لباسی به رنگ رنگین کمان پوشیده بود و با موهای آرایش شده به نقش رنگین کمان , قصد ورود به استادیوم محل برگزاری مسابقه هاکی روی یخ را داشت , سریعا توسط پلیس بازداشت شد .
او روز دوشنبه با گروهی از خبرنگاران در حالی که توجه تماشاگران را جلب می کرد در اطراف پارک المپیک قدم می زد و برخی از طرفداران روسی نیز با او عکس می گرفتند. لباس های رنگی او باعث واکنش منفی زیادی نشد , به جز گروهی از جوانان روسی که روبروی دوربین های تلویزیونی با انگلیسی دست و پا شکسته فریاد می زدند که ترنس بودن خوب نیست.
او قبل از شروع مسابقه به محل کنترل بلیط رسید و پس از عبور از کنترل هنگامی که به سمت صندلی خود راهنمایی می شد ۴ مرد که هیچ گونه علامت برای هویت خود نداشتند او را محاصره کردند و فریاد می زدند او را دور کنید .
او بعد از دستگیری توسط ۴ پلیس درحالی که از استادیوم دور می شد فریاد می زد که من بلیط دارم و سپس در پارکینگ به ماشینی که آرم المپیک را داشت منتقل شد .
او به اسوپسیتد پرس گفت که بعد از اینکه به مدت ۱۰ دقیقه در ماشین نگه داشته شد , او را از محل تجمع تماشاگران دور کردند و در حومه شهر آزاد نمودند و در پایان به هتل خود بازگشت و اعلام نمود که صبح ۳ شنبه روسیه را ترک می کند.
او اضافه کرد که برای من مهم است که برای حقوق گی ها و لزبین ها و تراجنسگرایان در سراسر جهان ایستادگی کنم.

رئیس جمهوری اوگاندا درباره همجنس‌خواهان از آمریکا کمک خواست

یوری موسونی، رئیس جمهوری اوگاندا، از آمریکا خواسته تا با مشورت دادن به این کشور، ریاست جمهوری را در برخورد با قوانین همجنس‌خواهی یاری کند. آقای موسونی در حال بررسی امضای قوانین جدیدی است که مجازات بیشتری برای همجنس‌گرایان اوگاندایی تعیین می‌کند.
سخنگوی آقای موسونی گفته رئیس جمهوری منتظر دریافت نظرات دانشمندان در این باره خواهد ماند و تا پیش از دریافت این مشاوره‌ها، قوانین سختگیرانه جدید را امضاء نخواهد کرد.
این در حالی است که وی هفته گذشته، اعلام کرده بود آماده امضای قوانین “ضد همجنس‌گرایی” است که به تازگی در مجلس این کشور به تصویب رسیده است.
هفته گذشته و همزمان با انتشار این خبر، کاخ سفید که بزرگترین کمک‌های مالی را به اوگاندا می‌کند، اعلام کرده بود سختگیری بیشتر برای همجنس‌خواهان می‌تواند بر روابط میان دو کشور تاثیر بگذارد.
باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا هم این قوانین را خطری برای جامعه همجنس‌گرایان اوگاندا ارزیابی کرده بود و آنها را “توهین آمیز” خوانده بود.
همجنس‌گرایی در اوگاندا جرم محسوب می‌شود و در صورت تصویب قوانین جدید همجنس گرایان می‌توانند با مجازات حبس ابد روبرو شوند. همچنین در صورت قوانین جدید، چنانچه شهروندان فرد همجنس‌گرایی را بشناسند و او را به مقام‌ها معرفی نکنند، کاری خلاف قانون مرتکب شده‌اند.
یوری موسونی، در ابتدا از امضای قوانین جدید سر باز زد و گفت که مجازات کسانی که از نظر او به طور مادرزادی “ناهنجار” متولد شده‌اند درست نیست. اما پس از آن، گروهی از دانشمندان اوگاندایی در نامه‌ای به رئیس جمهوری اعلام کردند که از نظر آنها همجنس‌خواهی یک انتخاب رفتاری است و نه یک خصیصه مادرزادی.
اکنون به گفته سخنگوی رئیس جمهوری اوگاندا، آقای موسونی امضای قوانین جدید را موکول به زمانی کرده که آمریکا به دانشمندان اوگاندایی کمک کند تا ریشه مادرزادی بودن یا نبودن همجنس‌گرایی را بیابند و نتیجه را به او اعلام کنند.
با وجود این، گزارشگر بی‌بی‌سی در اوگاندا می‌گوید، آقای موسونی تلاش می‌کند تا ضمن راضی نگه داشتن جناح محافظه کار در کشورش، دول خارجی که از این کشور حمایت مالی می‌کنند را هم نرنجاند.

Saturday, February 22, 2014

عشق اعتقاد شرم آور

چیزی در جهان که شرم آور نیست واقعیت موجود است.
نه به این معنی. به آن معنی که اگر برایم ممکن می شد که از آنچه هستم شرم نداشته باشم طوری می ایستادم که شرم آور نباشم
عشق معناهای گوناگون ندارد. فقط یک معنا دارد – عطش و احترام به تنی که یک نفر است هر چند نفر که باشد
فرهنگ عشق را نامگذاری می کند به عشق های گوناگون که ابزار رابطه های گوناگونند.  رابطه های اجتماعی، یعنی رابطه ای که میان نقش-پذیرهای اجتماعی وجود دارد، عشق نیستند. مادر و فرزند عاشق هم نیستند، نقشی اجتماعی را ایفا می کنند تا جایی که ادامه دارد
عشق اگر عشق باشد منوط و مشروط و مربوط به هیچ رابطه ی اجتماعی نیست. عطش و احترامی است که تنی مثل من به تنی مثل تو دارد، و با عطش و احترام به چیزی که هستی میخواهد تا ته دهلیزهایی که از کاسه ی سر و صداهای توی کاسه ی سر  هجوم میبرند توی رگها با زلزله یا سیل یا سکوت
و این خواستن سرشار از خوردن سیراب شدن دست کشیدن در آغوش کشیدن بوی تو را با نفس فروکشیدن همراه رفتن غلتیدن گوش کردن نگاه کردن نخواستن  خواستن از بیچارگی مردن از بیچارگی زنده ماندن است تا جایی که من زانوهایش را از دست می دهد دست ها و بازوهایش را از دست می دهد سر و سینه و گردنش را از دست می دهد چشم و دهانش را از دست می دهد و هیچ ندارد حتی ابرو و مو.  غمگین و بیکس و بی چاره
و چنگ به چشمهای تو انداختن و کشتی گرفتن و کلنجار رفتن با خود تو پیش از آن که سیگاری روشن کنیم
آیا تو
برای همه ی اینها به اضافه ی همه ی آنهایی که خودت داری جا داری؟
آیا در استخوانها یا خونی که توی رگ من است،‌ چیزی نیست که تو را در آغوش من بگیرد؟
عشق چیزی است که تنها چیزی است که می شود به خاطرش با حواس زندگی کرد. اگر می دانم عشق بعد از این که نامگذاری  می شود به دسته بندی های غیرانسانی از عشق خالی می شود آیا تصور من این است که تو نمی دانی؟
اگر تصور من این است که تو می دانی آیا چرا مثل سگ پاسوخته بیقرارم؟  بلاتکلیف؟


اسم ندارد.  معنی ندارد.   وظیفه ندارد.   حواس ندارد.   تمام نمیشود.   با هیچ زنگ پایانی تمام نمیشود.  گم نمیشود، ول نمیشود.  همیشه هست،‌ همینجا

Friday, February 21, 2014

غول چراغ جادو


پسری در ساحل جزیره ای دور در دنیایی ناشناخته با حسی آشنای من در زیر آفتاب داغ و سوزان در صدای موج دلخروشان قدم از قدم برمی داشت
در سگال رویای خویش مدفون بود
هیچ نمی دید تا دور دست ها فقط دریا بود و دریا
در آن هنگام دیدگانش به چراغ علاالدینی افتاد که امواج به ساحل آورده بودنش 
چراغ را برداشت و مثل تمام قصه ها، غول چراغ جادو پس از دودی مه آلود پدیدارشد
پسر به غول خیره شد
کمی لرزید ... که غول گوشه ابرویش را بالا زد و چشمانش را نازک کرد و به پسر گفت منو تو بیدار کردی؟
پسرک که زبانش بند آمده بود نتوانست چیزی بگوید
غول تکانی خورد و شروع به بازگشت به داخل چراغ کرد
پسر که داستانها و افسانه ها را درباره غول چراغ جادو شنیده بود رو به غول کرده و گفت پس نمی خواهی آرزویم را برآورده سازی
صبر کن! 
غول ایستاد و سرفه ای کرد و گفت روزگار طولانیست که در این چراغ گرفتارم فراموش کرده ام برآورده ساختن آرزوها رو
خب پسر جان آرزویت چیست که در طرفة العیی برآورده اش سازم
می خواهی برایت قلعه ای باشکوه سازم
می خواهم هم وزنت طلا بدهم
می خواهی تو را پادشاه کنم
چه می خواهی بگو ... هیجان برآورده کردنش را دارم
پسر به غول نگاهی کرد و گفت نه هیچکدام اینها را نمی خواهم
آرزو دارم کسی وجود داشت که با او زندگی می کردم بهم عشق می ورزید و عاشقش بودم.دلم می خواهد تشکیل خانواده بدهم
غول چراغ جادو خندید و گفت مگر این آرزوست؟
یک آرزوی جالبی کن پسر 
به یاد دارم زنی که آرزو کرد تا ابد جوان بماند و پیر نشود
مردی را به خاطر می آورم که آرزو کرد در زمان سفر کند
آرزوی جالبتری نداری؟اینها که تو می خواهی مسیر عادی زندگی هرکسیست هر انسانی روزی عاشق می شود و تشکیل خانواده می دهد
پسر بغضی کرد و گفت آخر می دانی چیست. آخر من یک همجنسگرام. میدانی؟...آنچه که برای دیگران مسیر عادی زندگیست برای ما آرزوست

Thursday, February 20, 2014


دزد : پولتو بده بهم یا اینکه میکشمت
مردم حق انتخاب دارند پولشونو تقدیم دزد کنند یا اینکه بمیرند.
پس این دزد نیست که مسول مرگشون است ، خودشون انتخاب کردن که بمیرند.
خدا : یا منو بپرستید یا تو جهنم شما را می سوزانم!
مردم حق انتخاب دارند که خدارو بپرستند یا اینکه در آتش جهنم سوخته شوند.
پس این خدا نیست که مردم رو در آتش جهنم می سوزاند . خودشون با تصمیم اینکه خدارو نپرستند به جهنم میرند و سوخته میشوند .

خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــسته ام


خسته ام از زندگی نکردن.از نفس کشیدن
خسته ام از ضعیف بودن. از قوی نبودن. 
خسته ام از مقصر بودن. مقصر شدن.
خسته ام از فراموش کردن. از داد زدن.
خسته ام از نخندیدن. از آرزوهای محال.
خسته ام از اجبار و آزار.از تحمل.

Tuesday, February 18, 2014

حقوق همجنسگرایان، حقوق بشر است.

روسیه «تبعیض» را جدیدترین ورزش المپیک اعلام کرد
در روسیه مجازات همجنسگرا بودن، 3000 دلار آمریکاست.
در کشور بلیز مجازات همجنسگرا بودن، 10 سال زندان است.
در اوگاندا مجازات همجنسگرا بودن، بین 14 سال زندان تا حبس ابد است.
در ایران مجازات همجنسگرا بودن، اعدام است.
در عربستان سعودی مجازات همجنسگرا بودن، اعدام به روش سنگسار در ملاء عام است.
حقوق همجنسگرایان، حقوق بشر است.


Untitled
جای تاسف داره: از لحاظ رتبه بندی همجنسگراستیزی در روی سکو، ایران رتبه دوم رو از آن خودش کرده… 

قبرس شمالی روابط همجنسگرایانه را به رسمیت شناخت و به قانونی بودن آن رای مثبت داد.

قبرس شمالی روابط همجنسگرایانه را به رسمیت شناخت و به قانونی بودن آن رای مثبت داد.


قبرس شمالی آخرین حوزه قضایی اروپا که در آن روابط بین همجنسگرایان را غیر قانونی بود , رای به حذف عبارت جرم درباره همجنسگرایی از کتاب قانون داد. نمایندگان قبرس ترک نشین در روز دوشنبه لایحه ای را تصویب نمودند که قانون استعماری مجازات و حبس همجنسگرایان به مدت ۵ سال در زندان را لغو نمود.

این قانون باید به تصویب Derviş Eroğlu , رییس جمهور جدایی طلب قبرس شمالی برسد .کسی که انتظار می رود از این اصلاحیه حمایت کند.پس از تصویب این قانون , بدین معناست که در اروپا و استرالیا و آمریکای شمالی ایالتی وجود ندارد که همجنسگرایی را جرم عنوان کند. این تغییر اساسی توسط نمایندگان مجلس در قبرس شمالی اشتیاق کشور همسایه , ترکیه را برای احیای مذاکره با اتحادیه اروپا درباره عضویت این کشور در آینده به این اتحادیه را به طور جزیی تحت تاثیر قرار داده است.
حرکت قانونی علیه قانون جرم خوانی همجنسگرایی در دادگاه حقوق بشر در اروپا در استراسبورگ , توسط سازمان اعتماد بر اساس کرامت انسانی (Human Dignity Trust) در لندن شروع شد. قبرس در سال ۱۹۹۳ روابط بین همجنسگرایان بین بزرگسالان راضی به این مقوله را پس از اجرای این حکم در دادگاه حقوق بشر قانونی نمود. اما اختلاف بین بخش یونانی نشین و ترک نشین این جزیره بدین معنا است که بسیاری از قوانین کیفری به ارث رسیده از دوران اشغال بریتانیا مانند ممنوعیت همجنسگرایی به اجبار در بخش شمالی باقی مانده بود. جاناتان کوپر مدیر اجرایی Human Dignity Trust گفت که این یک روز تاریخی برای همجنسگرایان در اروپا و یک پیروزی بزرگ برای حقوق بشر و برابری و Human Dignity Trust است. در حال حاضر در هیچ جای اتحادیه اروپا همجنسگرایان به عنوان مجرم شناخته نمی شوند و ما مفتخر هستیم که اعلام کنیم ما نقش مهمی در پایان دادن به این فصل شرم آور در اتحادیه اروپا بازی کردیم.
قوانینی که بر خلاف حریم شخصی مانند اعمال همجنسگرایی با داشتن رضایت بین بزرگسالان وضع شده اند و هویت بالای فرد را به عنوان مجرم می شناسد , هیچ جایی در جهان مدرن ندارد. این قوانین ضد همجنسگرایی زیان آور که از هیچ کس محافظت نمی کند و موجب آسیب و پریشانی عمیق به همجنسگرایان (gay and lesbian) می شود هنوز در ۸۲ حوزه قضایی وجود دارد و این مساله کمی قبل از دیروز بود و ما باید آن را جشن بگیریم. این قانون توسط سازمان همجنسگرایان قبرس شمالی حمایت می شود. انتظار می رود که رییس جمهور تا دو هفته آینده برای قانونی کردن این اصلاحات موافقت خود را اعلام کند.

قورباغه ها هم عاشق می شن


بعضی ها بر این باورند که همجنسگرایی طبیعی نیست و بلکه انتخابیست که خود شخص داشته ولی شناختی که هرکس از خودش دارد کاملترین شناخت است و هیچکس در تنهایی هایش به خودش دروغ نمی گوید.
کسایی فکر می کنند که علت وجود همجنسگرایی در ایران تابو بودن رابطه ی دختر و پسر است ولی این تفکر از سه جنبه نادرسته
از نظر منطقی اگر قبول کنیم که دلیل همجنسگرایی در ایران آزاد نبودن رابطه ی دختر و پسر است پس منطق حکم می کنه که در کشوری مثل هلند همجنسگرایی وجود نداشته باشه چون هلند یکی از آزادترین کشورهای دنیاست که نه تنها رابطه ی دختر و پسر آزاد است و چیزی به اسم بکارت معنی نداره که فروش مواد مخدر هم آزاده.
از نظر فلسفی هم قابل قبول نیست که به علت تابو بودن رابطه ی دختر و پسر به سمت رابطه ی پسر با پسر رفت که تابوتره.
از نظر بیولوژیکی هم هیچ موسسه ی روانشناسی و پزشکی معتبری همجنسگرایی را بیماری نمی دانند.
کاملا مشخص است که همجنسگرایی ریشه های ژنتیکی دارد و تنها زمان نیاز است تا علم پزشکی به تواند ژن و یا ژنهای تعیین کننده ی گرایشات جنسی را پیدا کنند.
 یه پسر استریت به دختر گرایش داره.چرا؟ نمیشه گفت که چون با دختر رابطه داشته چون لازمه ی رابطه وجود گرایشه یعنی باید گرایشی وجود داشته باشه که منجر به اولین رابطه بشه. یه پسر استریت به آلات تناسلی زنانه گرایش داره حتی بدون اینکه دیده باشدش و همین گرایش او را به سمت به اصطلاح کشف آلات تناسلی زنانه وا می دارد! و تو اینترنت دنبال عکس های جنس مخالفش می گرده  و فیلمهای آنچنانی دانلود می کنه.خیلی از پسرها تا حالا با جنس مخالفشون رابطه نداشتن ولی گرایش جنسی دارن و همین موضوع درباره ی دخترا هم صادقه و همینطور در سایر جانوران. 
یه شتر نر به شتر ماده گرایش داره نه به خرگوش یا به انسان.
اگه به نحوه ی رفتار جنسی حیوانات نگاهی بیندازید متوجه می شید که هر نوعی از حیوان رفتار خاصی برای خود دارد. مثلا شتر برای جلب نظر شتر ماده دهانش پر کف میشود و چیزی شبیه بادکنک از گوشه ی دهانش آویزان می شود.( یه مستند تو من و تو نشون می داد به اسم زیر پوست حیوانات اونجا نشون می داد) این عمل برای یه ماده شتر تحریک برانگیزه.یه لحظه خودتونو جای شتر بذارید!اگه شتر بودید اون عمل براتون تحریک برانگیز بود و بدو بدو می رفتین و با شتر نر رابطه ی جنسی برقرار می کردین!ولی اون کف و اون شی شبیه به بادکنک شتر برای یه انسان چندش آوره چون ما انسانیم و آن شتر . ما ژن های انسان را داریم و آن ژنهای شتر را و اگه ما ژن شتر را داشتیم تبدیل می شدیم به شتر و رفتارهای جنسی شتر برای ما تحریک آمیز می شد نه چندش آور.
به این فکر می کنم که اگه یه شتر می توونست فکر کنه و حرف بزنه نظرش راجع به کیر چی بود قطعا می گفت چقدر چندش آوره و چرا انسانها از ساک زدن این خوششون می آد؟ در حالی که کیر برای جنس مخالف و برای همجنسگراها تحریک برانگیزه و برای من همجنسگرا آلت تناسلی جنس مخالفم چندش آوره . منم عکس کس را تو اینترنت دیدم و حسی که داشتم این بود" چقدر چندش آوره . پسرا چطوری اینو لیس می زنن؟"
حالا اگه یه انسان در بین شتر ها زندگی کنه می توونه نسبت به شتر گرایش جنسی پیدا کنه؟ منظورم سکس با حیوانات نیست – که یک بیماریست- منظورم گرایش است یعنی تمام رفتارهای یک شتر برای جلب نظر جنس مخالفش می توونه منجر به تحریک و جلب انسانی بشه که با شتر ها زندگی می کنه و هیچ ارتباطی با هم نوعان خودش نداره.
یا مثلا یه انسان می تونه نسبت به قورباغه گرایش پیدا کنه و آوازی که قورباغه ها به هنگام فصل جفتگیری می خوونن برای یه انسان تحریک برانگیز بشه؟ جواب منفیست چون گرایشات جنسی را ژن ها تعیین می کنند و انسان ها ژن های شتر ها و یا قورباغه ها را ندارن.
یه انسان هرگز همجنسگرا بودنش را انتخاب نمی کنه چون همجنسگرایی دردناک است. اگه انتخاب کردنی وجود داشت پس یعنی الان می توونیم انتخاب دیگه ای داشته باشیم؟
همجنسگرایی نه انتخاب است و نه بیماری بلکه گرایشی است طبیعی یه همجنسگرا هرگز نمی توونه خودش را تغییر بده .

پوتین: همجنس‌گرایان نباید در المپیک به کودکان نزدیک شوند

پوتین: همجنس‌گرایان نباید در المپیک به کودکان نزدیک شوند
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، سه‌هفته قبل از شروع بازی‌های زمستانی در منطقه سوچی در روسیه در رابطه با همجنس‌گرایان نظر داد.
پوتین در گفت‌و‌گو با یاری‌دهندگان بازی های المپیک زمستانی در سوچی تاکید کرد که همجنس‌گرایان نباید از پیگرد احتمالی در هراس باشند و ادامه داد: «ما کسی را ممنوع یا دستگیر نمی‌کنیم. آنها خیال‌شان راحت باشد.»
رئیس جمهوری ۶۱ ساله روسیه اما به‌طور غیرمستقیم همجنس‌گرایان را به خشونت‌های جنسی علیه کودکان متهم کرد و به آنها هشدار داد: «لطفا به کودکان کاری نداشته باشید.»
این سخنان پوتین که در آن همجنس‌گرایان متهم به آزار کودکان شده‌اند، بهت محافل سیاسی جهان را برانگیخته است.
به این ترتیب رئیس جمهوری روسیه به صف منتقدانی پیوسته است که می‌گویند مردان و زنان همجنس‌گرا در پی تاثیرگذاری برکودکان و استفاده جنسی از آنها هستند.
سیاست روسیه در ماه های اخیر در ارتباط با همجنس‌گرایان زن و مرد با انتقاد شدید جهانی روبرو شده است. بسیاری از مقامات بلندپایه جهان سفر به روسیه را برای شرکت در بازی های المپیک تحریم کرده‌اند.
گفته می‌شود سیاست حاکم در روسیه آن قدر باز نیست که بتواند بازی‌های المپیک جهانی را که از هفتم تا بیست و سوم فوریه در این کشور برپا است، به نحو شایسته برگزار کند.
روز دوشنبه (۲۴ دی/ ۱۴ ژانویه) ۲۷ نفر از برندگان جایزه نوبل طی نامه‌ای به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، مخالفت خود را با سیاست‌های ستیزه‌جویانه روسیه علیه همجنس‌گرایان اعلام کردند.
وزارت امور خارجه روسیه اما چندی پیش در برابر سیاست انتقادی اتحادیه اروپا موضع‌گیری کرد. در بیانیه وزارت امور خارجه روسیه در این باره آمده است که اتحادیه اروپا با سیاستی خشن در پی اعمال نظر اقلیتی جنسی است.
در این بیانیه همچنین آمده است که بعضی کشورها می‌کوشند با برداشتی نادرست از همجنس‌گرایی و دادن اجازه ازدواج به همجنس‌گرایان این اقلیت را از حمایت های دولتی برخوردار کنند.

Saturday, February 8, 2014

پشتیبانی گوگل از همجنس‌گرایان در المپیک سوچی با تغییر لوگو

 گوگل که به مناسبت‌های مختلف آرم موتور جست‌وجوگر خورد را تغییر می‌دهد، این بار آن‌را به مناسبت المپیک زمستانی سوچی تغییر داده است. این تغییر اما حاوی پیام حمایت از حقوق همجنس‌گرایان است که در روسیه رعایت نمی‌شود.

همزمان با آغاز رقابت‌های المپیک زمستانی ۲۰۱۴ در شهر سوچی روسیه، گوگل لوگوی موتور جستجوگر خود را تغییر داده است.
در این لوگو، نشان رنگین‌کمان به عنوان سمبل دگرباشان جنسی استفاده شده است. البته نشانه‌ی رنگین کمان به مقاصد مختلفی از جمله صلح‌طلبی و اعتقاد به تنوع عقاید و نوع انسان‌ها نیز استفاده می‌شود.
در بخش زیرین آرم نیز بخشی از منشور المپیک نوشته شده است: «تمرین ورزشی از حقوق انسانی است و هر فردی بدون تبعیض باید اجازه ورزش کردن داشته باشد. و این در روح المپیک است که نیازمند درک متقابل با در نظر گرفتن دوستی، همبستگی و جوانمردی است.»
صلح، همزیستی مسالمت‌آمیز و مدارا از جمله مهمترین پیام‌های مسابقات المپیک هستند. از آن‌جا که در میان ورزشکاران نیز مانند همه اقشار دیگر انواع گرایش‌های جنسی وجود دارد، مواضع مقام‌های روسیه به‌عنوان میزبان المپیک زمستانی در مورد همجنس‌گرایان از ابتدا جنجال‌آفرین بوده است.
در روسیه به‌موجب قانون مصوب ژوئن ۲۰۱۳ تبلیغ همجنس‌گرایی در حضور افرادی که به سن قانونی نرسیده‌اند، جرم محسوب می‌شود. دفاع از همجنس‌گرایی ممکن است حتی زندان هم در پی داشته باشد.
ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، اخیرا گفت همجنس‌گرایانی که در جریان برگزاری بازی‌های المپیک در سوچی حضور دارند، نگران نباشند. وی در عین‌حال از همجنس‌گرایان خواست "به کودکان نزدیک نشوند".
پیوند همجنس‌گرایی و آزار جنسی کودکان در سخنان رئیس‌جمهوری روسیه موجی از انتقاد را در سطح جهانی برانگیخت. از نگاه فعالانی که برای برابری حقوق همجنس‌گرایان مرد و زن تلاش می‌کنند، این سخنان مصداق تبعیض است.

Sunday, February 2, 2014

اصالت هوموفوبیا


هوموفوبیا یک بیماری اصیل است، ازین نظر که دگرباشان هرچه هم تلاش کنند نظر اطرافیانشان را درباره هویت و گرایش جنسی‌شان، به واقعیت نزدیک کنند و آن اطرافیان هرچه قدر هم تلاش کنند و زجه بزنند که هویت و گرایش جنسی مختلف افراد را بپذیرند؛ باز، وقتِ مواجهه با رفتار ناشایست اکثریت جنسی، به صورت وحشتناکی کور و کر می‌شوند تا مبادا حمایتِ آنها به دگرباشان لکه‌ی ننگی شود به دامنشان در جامعه‌ای که خود ساخته اند و در خانه‌های شهرش، بی خانمانی تنها چاره‌ی دگرباشان است.
آنها هرچه قدر هم که دانا شوند، باز مانند یک نامادری، وقتِ قضاوت، دست حمایت خود را تنها به فرزندان خونی خودشان دراز می‌کنند. جنگیدن با این اصالت، با گفتن: " مادر من همجنسگرا هستم" و "گرایش من یک گرایش طبیعی است" و... هنگام آشکارسازی کافی نیست.
ما باید جرات کنیم در محافلی که امکان آشکارسازی برایمان وجود ندارد و افکار پریشان دگرباش‌هراس‌ها مانند تیر غیب از کنار گوشمان می‌گذرد، از مواضع دگرباش‌ها دفاع کنیم حتی به عنوان یک دگرباش نقاب‌دار. بارها دیده ام که دگرباش ها وقتی با دوستان استریت خود هستند، به مجرد بحث درباره همجنسگراها، یا خفه خون می‌گیرند یا با آنها همراه می‌شوند بلکم این وسط یک داستان در مورد کونی‌گری‌های این کونی‌ها هم تعریف می‌کنند!

 

Saturday, February 1, 2014

اگر به شریک و دوام رابطه‌ی خود علاقمندید، بد نیست این نکات را به خاطر بسپارید

کم توقع باشیم؛ از شریکمان آن‌قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات ما پاسخ دهد.
گذشت کنید؛ مطمئنا روابط بدون خطا نیست و هر کدام از ما دچار اشتباهاتی می‌شویم و با گذشت می‌شود رابطه شیرین‌تری داشت.
این را قبول کنید که او با یکسری عادات و خوی‌ها بزرگ شده است و راحت نمی‌تواند آنها را کنار بگذارد. به او فرصت دهید.
به خاطر شریک خود کمی از مطالب مفید و روانشناسی استفاده کنید؛ چرا که ما تجربه کافی را در اوایل رابطه نداریم.
قدر حال را بدانید شاید فردا دیگر دیر باشد.
این را خوب درک کنید که می‌توانید بهترین لحظات رو با شریک خود داشته باشید؛ هیچ کس نمی‌تواند جای شریک شما رو بگیرد.
صبور باشیم؛ اگر رفتار شریک‌مان خوشایند نیست بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم. 
منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح رابطه‌مان را در نظر بگیریم و بی‌طرفانه قضاوت نکنیم.
مثبت‌نگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرینی که با یکدیگر گذرانده‌ایم، بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب شریکمان بیشتر بیندیشیم و جنبه‌های خوب وی را فراموش نکنیم.
یکدل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می‌شود و یکدلی به وجود می‌آورد.
ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با شریک خود درباره‌ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات وی می‌باشد.
با یکدیگر مهربان باشیم؛ شریکمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به وی تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی می‌توانیم مالک قلب‌های یکدیگر باشیم و رابطه‌ی گرم و صمیمی برقرار کنیم.
محبت پذیر و قهر گریز باشیم؛ تلاش کنیم که آیینه‌ی رابطه‌مان شفاف و بدون غبار کدورت باشد.
سعی کنیم همدیگر را در کارهایی که درست انجام می‌دهیم تشویق کنیم؛ چراکه هیچ کس مثل دو نفری که یکدیگر را دوست دارند، نمی‌توانند مشوق هم باشند.
راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایه‌های رابطه موفق است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه‌های رابطه‌مان را سست می‌کند.
به نیازهای شریکمان توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب می‌شود خواسته‌های خود را به راحتی بیان کند.
بهداشت روانی شریک عاطفی‌مان را تأمین کنیم؛ در سایه‌ی سلامت جسمی و روانی می‌توانیم به هدف‌های خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودی‌اش جلوگیری کنیم.
با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از طرفین رابطه باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به خوشبختی کوتاه‌تر می‌شود.
سعی کنید حرمت هم را همیشه رعایت کنید. حتی موقع دعوا
خوش قول باشیم؛ برای حرف‌ها و قول‌های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسئول بدانیم خوش قولی نشانه‌ی احترام به خود و شریکمان است.
سلایق و علایق او را بدانید تا با این کار به بگوئید که چقدر برای شما مهم است؛ در بسیاری از موارد شریک زندگی از همسرش توقع دارد که او را خوب بشناسد و بداند که او چی دوست دارد.
خود را به جای شریکمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه‌ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم: «اگر من جای او بودم چه می‌کردم؟»
به شریک خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه‌ی سختی های رابطه‌مان را می‌پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می‌شود.
همدیگر را آرام کنید؛ روزها همیشه بدون مشکل نیست. اگر یک روز شریکتان عصبانی بود شما سعی کنید او را آرام کنید و بر عصبانیت او نیافزاید.
با جملات زیبا از شریک خود دلجویی کنیم؛ یک جمله‌ی شورانگیز می‌تواند طوفانی از خشم و غضب و نفرت را خاموش کند و بنای رابطه را از خطرات گوناگون دور سازد.
برای سخن و پیشنهاد شریکمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
روی نقاط ضعف شریک خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می‌شود. هرگز نباید از نقطه ضعف‌ها به عنوان اسلحه‌ای برای سکوت یا شکست دادن شریکمان استفاده کنیم.
مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی‌جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.
مقایسه نکنید؛ با مقایسه، هم شریک خود را از خود ناراحت می‌کنید و هم زندگی را برخود سخت می‌گیرید و بدانید تمام انسان ها نمی‌توانند شبیه هم باشند.
سعی کنید در هر جایی جویای حال شریک خود باشید؛ این امر باعث می‌شود تا حس اهمیت برای هم بیشتر شود.
روزهای خوب با هم بودن رو به یاد هم بیاریم؛ این امر باعث می‌شود تا روز های با خاطرات تلخ راحت‎تر فراموش شود.
شنونده‌ی خوبی باشیم؛ هنگامی که شریکمان با ما صحبت می‌کند حتی الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سر تکان دادن نشان دهیم که به حرف‌های او توجه داریم.
امیدواریم احساس خوشبختی همیشه همراه شما باشد.
فردی در یک سایت پرسش و پاسخ این پرسش را پرسیده :
با سلام سئوالی ازخدمت شما داشتم مرد متاهل جوانی هستم نسبتا زیبا علاقه زیادی به رابطه جنسی با هم جنس خود دارم البته دوست دارم مفعول باشم ولی چون از لحاظ شرعی لواط محسوب شده و حرام است از این کار خودداری میکنم،آیا به نظر شما چگونه خود را ارضاء کنم ،بارها مطالعه کرده ام که لذت مقعد مرد برابر واژن زن است که من متاسفانه این لذت را تجربه و گرفتار آن شده ام آیا میتوانم از آلت مصنوعی مردانه استفاده کنم،اگر باز هم مشکل دار است اگر آلت مصنوعی را همسرم جهت ارضاء اینجانب استفاده کند باز هم مشکل دارد،در ضمن از لحاظ پزشکی مشکلی ندارم و فقط مشکل من شرع است لطف کنید وراهنمایی کنید.ممنون
پاسخی که از سوی گروه مذهبی سایت برای آن فرد نوشته شده :
با سلام و عرض شادباش
شما دچار نوعی اختلال در ذهن خود شده اید که باعث می شود افکارتان به سمت لواط برود . تمامی کارهایی را که ذکر کرده اید همگی حرام و گناه است و مرد نمیتواند توسط آلت مصنوعی و یا هر چیز دیگری خود را به ارضا برساند و یا همسرش این کار را بکند . باید این ذهنیت را کنار بگذارید و اگر میتوانید به یک روانکاو مراجعه کنید . ایشان توسط کارهای علمی ، با شما کاری خواهد کرد که دیگر این افکار به ذهن شما نرسد.
موفق و پیروز باشید
این پرسش و پاسخ نشان می دهد که مذهبی ها هر روز بیش از دیروز درون رختخواب با چالش مواجه می شوند، مذهب اسلام از روز نخست یک فرقه واپس گرا بوده، پیروان این فرقه مدتها در این تصور بوده اند که همه چیز را می دانند و همه علوم در قرآن به ثبت رسیده ولی با گذشت زمان و پیشرفت دانش و فن آوری فقط زمانی که از نظر نظامی در انتهای تنگنا و نابودی قرار گرفتند تا حدی مجبور شدند به علوم روی خوش تری نشان دهند تا از اضمحلال کامل خود جلو گیری کنند ولی این به معنی کنار گذاشتن نگاه واپسگرایانه نبود، امروز که مردم بیشتر و بیشتر درباره مسائل جنسی خود سخن می گویند پوچی فقه و اعتقادات مذهبی در این زمینه بیشتر نمایان می شود و هر چه این آش را بیشتر هم می زنند بوی گند آن بیشتر بلند می شود، تا جایی که پاسخ هایشان به زندگی جنسی تبدیل به جک می شود.