یک یهودی افراطی با چاقو به شش نفر در رژه همجنسگرایان اورشلیم حمله کرد و یکی از آنها را به قتل رساند.
مدتی است که در رسانهها شاهد تبلیغات بسیاری در زمینهی آزادیهای همجنسگرایان دراسراییل هستیم. کمپینهای تبلیغاتی بسیاری با ساختن موزیک ویدئو، فیلم و دیگر رسانههای دیداری سعی دارند اسراییل را “بهشت همجنسگرایان” معرفی کنند.
این در حالی است که فعالان دگرباش بسیاری از درون اسرائیل گرفته تا فلسطین و دیگر نقاط جهان، با واقعیتی که در ورای این همه تبلیغ نهفته است، آشنا هستند: “صورتینمایی”
Pinkwashingیا صورتینمایی، به تعریف حمید پرنیان، “اصطلاحی است که برخی فعالان بینالمللی همجنسگرا به کار میبرند تا نشان دهند که دولت اسرائیل چگونه با بزرگسازی مسئله پذیرش حقوق همجنسگرایان در برخی از شهرهای آن کشور و «پیشرفته» خواندن اسرائیل، میخواهد نقض حقوق فلسطینیها و همچنین نقض قوانین بینالمللی را از دیدهها پنهان سازد. البته این اصطلاح فقط مربوط به اسرائیل نیست؛ هر راهبردی که از همجنسگرایی و حقوق دگرباشان جنسی به صورت ابزاری برای پوشاندن یا فراموشاندن ستمی استفاده میکند، صورتینمایی است.”
جنبش اقلیتهای جنسی در اسراییل همانند دیگر نقاط جهان دستاوردهای بسیاری داشته و نمیتوان منکر این دستاوردها بود. آنچه در این نوشتار سعی داریم بر آن تاکید کنیم استفاده ابزاری و تبلیغاتی از آزادیهای مدنی دگرباشان برای ایجاد پوشش خبری و کمرنگ جلوه دادن دیگر جنبههای مهم خشونت و نقض حقوق بشر در سیاست داخلی و خارجی و فرهنگ جاری بسیاری از کشورها به ویژه اسراییل است.
همانگونه که فعالان حقوق دگرباشان در مسیر مبارزات مدنی تاکید داشته و دارند که حقوق دگرباشان از دیگر لایههای اجتماع جدا نیست و نباید در اولویتهای دست چندم قرار گیرد، پس از دستیابی به برخی آزادیهای نسبی هم در کنار همین لایههای اجتماع ایستاده و دستیابی آنها به حقوقشان را مطالبه میکنند. نظیر چنین همراهیهایی را در جنبش اقلیتهای جنسی بریتانیا در همراهی با معدنچیان را شاهد بودهایم.
دگرباشان جنسی اسراییل در عین دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و ناسازگاریهای جامعه واپسگرا، شاهد استفاده ابزاری و تبلیغاتی از موجودیت خود برای جلب افکار عمومی و کوشش برای لاپوشانی موارد بیشمار نقض حقوق بشر و ناکارآمدیهای سیاسی و مدنی کشور خود هستند. با ارائهی تصویر مدرن و آزادی که از مدارای با همجنسگرایان شهرهای اسراییل ارائه میشود سعی میشود تا تجاوزهای مستمری که دولت اسرائیل به حقوق بشر فلسطینیها میکند، روپوشانی شود.
آنچه مسلم است، نه تنها آزادیهای نسبی رسمی همجنسگرایان معیار معتبری برای سنجش وضعیت حقوق بشر و پایبندی سیاسی یک دولت به قوانین بینالمللی نیست بلکه در سایه صورتی نمایی، آنچه زندگی یک همجنسگرا در دل یک جامعه سنتی و متحجر را تهدید میکند هم از دیده به دور میماند.
از سوی دیگر به طور موازی با صورتینمایی، تلاش شده است که از همه مهاجرین مسلمان تصویری همجنسگراستیز و تهدیدی برای دگرباشان جنسی ترسیم شود. سوای اینکه با این تلاشها حضور همجنسگرایان مسلمان و همچنین مسلمانان موافق با برابریهای مدنی دگرباشان نادیده گرفته میشود؛ نقش مسیحیان بنیادگرا، کلیسای کاتولیک و همچنین یهودیان ارتودکس و افراطگرا در توسعه رفتارهای نفرتآمیز و همجنسگراستیزانه در اقصی نقاط جهان نیز کمرنگ جلوه داده می شود.
در روز ۳۰ جولای ۲۰۱۵ در رژه همجنسگرایان در اورشلیم – در حالی که صدها مامور پلیس برای برقراری امنیت رژه همجنسگرایان در محل حاضر بودند- شاهد حمله یک یهودی افراطی با چاقوبه شش نفر بودیم. در میان افراد زخمی، دختر ۱۶ سالهای با نام Shira Banki حضور داشت که متاسفانه پس از چند روز تلاش پزشکان برای مداوای وی، درگذشت. پلیس اسراییل تایید کرده که ضارب مردی به نام Yishai Schlissel بوده است که در سال ۲۰۰۵ نیز به سه نفر در رژه دگرباشان اورشلیم حمله کرده بود و به تازگی از زندان آزاد شده است. البته اینها تنها نمونه از این دست نیست؛ سالهای گذشته همزمان با رژه همجنسگرایان در اورشلیم، یهودیان افراطی نیز برای ابراز انزجار از همجنسگرایی تجمع کردهاند. در سال ۲۰۰۹ تیراندازی به مرکز همجنسگرایان اسراییل منجر به دو کشته و دست کم ۱۵ زخمی شد. نمونههای بسیاری از بیانیههای انزجارآمیز و توهینآمیز سازمانهای مذهبی افراطی در این زمینه وجود دارد.
مسالهی دگرباشان همواره محل تنش و چالش میان اقلیت سکولار و جامعه یهودی ارتودکس اورشلیم بوده است. به گزارش الجزیره، در پی آتشسوزی عمدی که منجر به مرگ کودک ۱۸ ماهه فلسطینی شده بود و همچنین حمله اخیر به رژه افتخار همجنسگرایان اورشلیم، راهپیمایی اعتراضآمیزی با حضور صدها نفر در تلآویو در اعتراض به جنایتهایی که بر مبنای تنفر صورت می گیرد و جنایات بر علیه فلسطینیان، انجام شد. راهپیمایی مشابهی هم در اورشلیم با حضور صدها نفر درجریان بوده است.
حمله به پراید اورشلیم و درگذشت Shira اتفاق ناگواری است که نه تنها بافتهی چند سالهی صورتینمایی اسراییل را رشته میکند بلکه نشان میدهد که عزم جدی برای فرهنگسازی و آموزش در جامعه سنتی اسراییل وجود نداشته و به جنبههای تبلیغاتی آن بیش از هر چیز بها داده شده است.
این امر یادآور این مهم است که قانونگذاری تنها دستیابی به بخشی از حقوق از دسترفته اقلیتهای جنسی را فراهم میکند و همراستا با آن باید امنیت روانی دگرباشان در جنبههای خانوادگی و اجتماعی در برنامهریزیهای فرهنگی در اولویت قرار گیرد.